نوشته شده توسط: الهه ناز
نمونه دوم: آقا داماد 2000 سکه مهریه دختر میکند، حق طلاق را به او میدهد و متعهد میشود که یک آپارتمان به مبلغ 5/1 میلیارد تومان برای او بخرد و پس از صرف مبلغ بسیار بالایی برای عروسی، حالا بعد از یک سال زندگی که اغلب اوقات آن را در خارج بودهاند به بنبست رسیده و مشکل خود را با بنده در میان گذاشته است...
نمونه سوم: آقایی که بنا به اظهار خودش دست به هر کاری زده تا پول به دست بیاورد و با افتخار میگوید که من حتی قاچاق انسان نیز به آن طرف آبها کردهام. او برای اینکه نظر خانواده مرفه دیگری که در اثر فروش میلیونها زمین، ثروت کلانی را صاحب شدهاند، به دست بیاورد قبل و بعد از عقد مخارج زیادی کرده است و چون به مقصود خود که تصاحب بخشی از ثروت عروسخانم بوده، نرسیده برآشفته شده و به یکدیگر تاختهاند و حال مسئله را برای حل و فصل نزد اینجانب آوردهاند.
علت اول: تغییرات دائمی قوانین صادرات و واردات و همچنین تغییرات خرید و فروش زمین که به نفع عدهای و به ضرر عدهای دیگر تمام شده، سرازیر شدن پول نفت به بازار و اقتصاد بیمار ما، رانت و رانت خواری و استفاده ویژه از امکانات برای طبقاتی خاص موجب ثروت افسانهای برای عدهای شده که چون برای به دست آوردنش زحمتی نکشیدهاند الزاما برای خرج کردنش هم نگرانی ندارند.
علت دوم: تازه به دوران رسیدگی عدهای نوکیسه که برای اعتبار و دریافت وجهه اجتماعی در تلاش هستند تا حقارتهای گذشته خود را بپوشانند و به من و شما ثابت کنند که اینها با دیگران فرق دارند.
علت سوم: نداشتن ریشه و اصل و نسب درست و حسابی که چون فاقد عزت نفس کافی هستند مجبورند تا با اینگونه ولخرجیها خود را به رخ دیگران بکشند، وگرنه یک انسان عاقل و با بصیرت اگر حتی پول بادآوردهای هم به دستش برسد، سعی میکند به جای اینگونه اعمال و رفتار که موجب احساس تبعیض بین طبقات فرودست میشود در تکاپوی اعمالی باشد که به درد دنیا و آخرت او بخورد. عصیانها و اعتراضها که در بعضی از جوانان ما وجود دارد، ناشی از همین ولخرجیهای بیمارگونه عدهای از افراد نامتعادل است که تفاوت فاحش بین فقیر و غنی را به نمایش میگذارد.
دکتر اصغر کیهان نیا، مجله خانه آرمانی